آمریکایی : همه نوع غذا برای خوردن دارد ولی با تهدید اسلحه غذای دیگران را هم از آن ها می گیرد و می خورد !
اروپایی : همه نوع غذا برای خوردن دارد و از غذای خودش می خورد ولی دیگران را تحریک می کند که از غذای بقیه بخورند !
آفریقایی : از شدت گرسنگی می میرد ولی غذایی برای خوردن پیدا نمی کند !
هندی : اگر بتواند غذایی برای خوردن پیدا کند از خوشحالی کمی حرکات موزون می رود و سپس غذا را می خورد !
چینی : روزی سه وعده غذا می سازد و صادر می کند تا با پولش یک وعده غذا بخرد و بخورد !
ژاپنی : غذای پر خاصیت می خورد تا مغزش خوب کار کند و بتواند غذاهای جدید کشف کند !
عربی : به اندازه خودش و چندین همسرش غذا دارد ، دائما غذا می خورد ، غذای حاجت می کند تا دوباره بتواند غذا بخورد !
مالزیایی : هر وقت گرسنه شود به میزان نیاز بدنش غذای مناسب می خورد !
فلسطینی : غذا دارد ولی کسی که غذا ندارد او را می کشد و غذایش را می خورد !
اسرائیلی : غذا ندارد ولی کسی که غذا دارد را می کشد و غذایش را می خورد !
عراقی : فکر می کند غذا برای خوردن پیدا کرده ولی بعد از اینکه خورد و منفجر شد تازه می فهمد داخل غذا بمب جاسازی شده بوده !
افغانی : بسته های تریاک و هرویین را می خورد و قاچاق می کند تا بتواند غذا بخرد و بخورد !
قبایل غیر متمدن : گاهی آنها غذا را می خورند و گاهی هم غذا آنها را می خورد !
ایرانی : بسته به موقعیت های مختلف معده اش متغیر است :
در خانه خودش : چه غذا برای خوردن داشته باشد و چه نداشته باشد دائما در حال رژیم است !
در میهمانی خصوصی : همه نوع غذا سر سفره می باشد ولی آنقدر به همدیگر تعارف می کنند که آخر سر همه غذا ها می ماند و همه گرسنه از سر سفره بلند می شوند !
در میهمانی عمومی : هر غذایی که سر سفره باشد را آنقدر می خورد که یا تا شعاع چند متری سفره از هر نوع غذایی پاکسازی شود ، یا از خوردن زیاد بیهوش شود و یا بترکد و بپاشد به در و دیوار !